بایگانی

Archive for the ‘اجتماعي’ Category

دکتر علی شریعتی به همراه همسرش دکتر پوران شریعت رضوی



« دكتر مهدي ممكن ،از دوستان دكتر شريعتي نقل مي‌كند:

در ايامي كه شريعتي تازه ازدواج كرده بود به ديدارش رفتم، گمان مي‌كردم اين بار نيز مانند هميشه با شور و هيجان از هر دري سخن خواهد گفت، ولي او كسل و افسرده بود و درد‌ دل مي‌كرد:
((… ترا خدا ببين در اين شهر يك نفر از بينش، تحصيلات و نجابت اين خانم حرف نمي‌زند، از خانواده‌اش كه غالباً خدمتگذار فرهنگ اين شهر هستند، از برادرش كه شهيد شده ( در واقعه 16 آذر دانشكده فني تهران ) و اينكه اين همسر چقدر مي‌تواند در رشد من ياري رساند سخني در ميان نيست، سخن روز و تنها مسئله شهر شده است، بي‌حجابي همسرم…)).
و سپس شروع كرد به مثال زدن افرادي كه بخاطر نامناسب بودن ازدواجشان فرصتهاي بسياري را براي پيشرفت از دست داده‌اند و انرژي و كوششان تباه گشته است.
من گمان كردم او ناراحت است و براي اينكه با شنيدن درد دلهايش از بار غمش بكاهم، تنها به سخنانش گوش مي‌دادم كه ناگهان نگاهي به من انداخت و آهي كشيد و گفت:
((مثل اينكه متوجه قضيه نيستي و عظمت فاجعه را درك نمي‌كني؟! آن‌را در چهارچوب يك ماجراي شخصي و خانوادگي مي‌نگري؟ چشمهايت را باز كن و خوب گوش كن. اين هيولاي ارتجاع است كه دندان نشان مي‌دهد. ارتجاعي كه با جهل، حلقه بسته تشكيل مي‌دهد و شكستن اين حلقه است كه مايه‌گذاري اصلي را مي‌طلبد.))….»

قسمتي از كتاب طرحي از يك زندگي
نوشته دكتر پوران شريعت رضوي همسر دكتر شريعتي(نقل به مضمون )

منبع

بـــــی پایان …!

دسته‌ها:اجتماعي, سرگرمی برچسب‌ها: , ,

عــــدالــت °۱۸۰ !

23 سپتامبر 2008 11 دیدگاه

اگر دستم رسد بر چرخ گردون           از حق پرسم که این چونست و آن چون

https://arsin.wordpress.com
یکی را داده صد ناز و نعمت                یکی را داده قرص جو آلوده در خون 

بیشتر بخوانید…

دسته‌ها:اجتماعي برچسب‌ها: , , ,

رو به خودم داد می زنم! این آینه است یا که منم؟!


جبران خلیل جبران : گروهی از مردمند که اندکی از ثروت کلان خویش را می بخشند و آرزویی جز شهرت ندارند . این خودخواهی و این شهرت پرستی که به طور ناخودآگاه گرفتارش هستند بخشش آنان را ضایع می سازد .

حالا فکرش رو بکنید این ثروت کلان مالکیت اش از همین مردمی باشه که مورد بذل و بخشش قرار میگرند و یا گرفته اند!

دسته‌ها:اجتماعي برچسب‌ها: , , ,

عشق ، رنج ، زنــــدگــــی !


مارکوس بیکل : عشق ، عشق می آفریند . عشق ، زندگی می بخشد . زندگی ، « رنج » به همراه دارد . « رنج » ، دلشوره می آفریند . دلشوره ، جرات می بخشد . جرات ، اعتماد می آورد . اعتماد ، امید می آفریند . امید ، زندگی می بخشد . زندگی ، عشق به همراه دارد . عشق ، عشق می آفریند …

پیوست : یک سئوال ؟