خانه > اجتماعي, تصاویر, سرگرمی > Oshin ( سالهای دور از خانه )

Oshin ( سالهای دور از خانه )


oshin.jpg سلام دوستان عزیز ؛ چند روزیه که امتحانات دانشگاه آزاد شروع شده ( البته میدونید که به علت سرمای بی سابقه با امتحانات دانشگاه آزاد با تاخیر شروع شد ) برای همینه که کمتر میتونم بیام توی نت دیروز بعد از چند ساعت درس خوندن که کلی هم خسته کننده بود با خودم گفتم بد نیست یه آنتراک به خودم بدم رفتم سر وقت کامپیوتر و شروع کردم به چک کردن آرشیو سریالهای مورد علاقه ام که یه آن فایل سریال سالهای دور از خانه توجه منو به خودش جلب کرد به محض اینکه این فایل رو اجرا کردم کل خاطرات دوران بچگی ام اومد جلوی چشام ؛ یادم نیست شنبه ها بود یا یکشنبه ها که می نشستیم پای تلویزیون و با اون که بچه بودم برنامه اخلاق در خانواده رو که توسط آقای حسینی اجرا می شد رو با ذوق و شوق نگاه می کردیم که مبادا از سریال مورد علاقه مون غافل شیم یادمه اون زمونا و اکثر خونه ها یا تلویزیون نداشتند و اگر هم داشتن سیاه سفید بود و تلویزیون رنگی عین حالا اپیدمی نشده بود خیلی دوست داشتم تلویزیون رنگی داشته باشیم تا بتونم این مجموعه رو با لذت بیشتری تعقیب کنم ولی حالا که بزرگتر شدم و توی خونمون تلویزین رنگی داریم دوست دارم اون تلویزیون سیاه سفید رو داشتیم تا با اون لذت کودکانه این سریال رو ببینم . نمی دونم شما هم از این سریال خاطره خوشی دارید یا نه ؟ با خودم گفتم شاید بد نباشه این خاطره کودکانه ام رو بین دوستان عزیزم در بالاترین و ورد پرس share کنم و تنها راه حلی که به ذهنم رسید این بود که تیتراژ آغازین این سریال رو با فرمت MP3 از فیلم جدا کنم و تقدیم کنم به شما دوستان عزیز .

دریافت فایل با فرمت Mp3 & دریافت پک تصاویر

  1. محمد
    22 ژانویه 2008 در 14:55

    سلام پسر آریایی این عکس من یاد بر فهای سنگین 10 سال پیش انداخت که می نشستیم سریال اوشین را نگاه میکردیم واقعا یادش بخیر

    —————————————-

    آرسين : سلام محمد جان خیلی خوش اومدی، آره يادش بخييز.

  2. 22 ژانویه 2008 در 18:55

    اینجوری که شما از اوشین تعریف می کنید، اگر اشتباه نکنم،باید از 30 به بالا سن تون باشه؟ نه ؟
    خب یه زنگ به موبایلم می زدی!!!!!!!!! انوقت دوتایی رنگی نگاه می کردیم.
    کلک نکنی شما هم مارشال مدرنی هستی؟!
    موفق تر باشی

    ——————–

    آرسین : 30سال به بالا ؛ وای خدا من هنوز خیلی کوچیکتر از این حرفهام , ممنون عمو جان سعی می کنم موفــــــــــــــــــــق تر باشم 🙂

    خوش اومدی عمو جان 🙂

  3. آرام
    23 ژانویه 2008 در 09:30

    30 سال هم سنَه؟ گاجاموجان، زمان چه زود می‌گذره. با خاطره‌ئی که آرسین عزیز تعریف کرد تشویق شدم منم بگم از تی‌وی! چه خاطره‌ئی دارم. تازه یه تی‌وی سیاه سفید خریده بودم. اون‌موقع دانشجو بودم و خیلی سخت بود خریدن این زرت وپرت‌ها. یه پیکان دست دوم هم داشتم که سیزده‌هزارتومن خریده بودم! و داشتم قسطشو می‌دادم. سرشب که درهای چوبی تی‌وی! رو بازکردم و دکمه‌اش رو زدم و منتظر شدم تا بعد از چند دقیقه داغ بشه و تصویر نشون بده خبری نشد و جلوهمسایه‌ها که اومده‌بودن برنامه تماشا کنن کلی کنفت شدم. فردا دادم فیوزشو عوض کردند! سریال‌هائی که نشون می‌دادن، دکتر بن‌کیسی بود و فرار ویه سریال تلویزیونی طولانی آمریکائی که حالا اسمش یادم نیست ولی اسم هنرپیشه اولش رادنی بود. حالا اگه گفتی آرسین چندسالشه؟!

    ———————

    آرسین : سلام آرام عزیز خیلی خوش اومدی خاطره جالبی بود دوست عزیز ولی این سریالهایی رو که گفتی من اصلا اسماشو نشنیده بودم و قدیمی ترین برنامه ای هم که یادمه اسمش تنسی تاکسی دو بود .

  4. 23 ژانویه 2008 در 18:29

    یادش بخیر
    یک شنبه شبها اوشین چه می کرد بامون!!

    ———————-

    آرسین : سلام بر شیخ الشیوخ خیلی خوش اومدی ای پیر وردپرس , شنبه ها بود یا یکشنبه ها

  5. 24 ژانویه 2008 در 03:16

    یاد دوران بچگی به خیر…!

    —————————–

    آرسین : سلام آرش جان خوش اومدی آره واقعا یادش بخیر

  6. 24 ژانویه 2008 در 13:28

    اقا دمت گرم ولی این سایتی که فایل رو توش اپلود کردین بعد یه مدت ازبین میره شاید بعدها کسانی باشن که دنبال همچین تیتراژهای باشن من دعوتنامه پرشین گیگ دارم اگر لازم دید دید بگید تا براتون بفرستم
    ————————————————————

    آرسین : سلام بر دوست عزیز خیلی خوش اومدی , این مسئله خیلی فکر منو درگیر کرده بود ممنون میشم از لطفتون اونوقت این پرشین گیگ فایل ها رو پاک نمی کنه ؟

  7. 24 ژانویه 2008 در 14:07

    دداش … بچه مشدی ؟
    —————————-

    آرسین : سِلام خوش آمِدی دِداش , ها بچه مشدم 🙂

  8. فرخنده
    24 ژانویه 2008 در 16:26

    این اهنگ چه کرد بامن…..کسی می دونه که دقیقا چه سالی پخش میشد؟

    ———————————————-

    آرسین : سلام فرخنده عزیز منم با شما موافقم آهنگ برای من هم آهنگ تاثیر گذاری بود .
    فرخنده جان منم دقیقا یادم نیست ولی اگر اشتباه نکنم سال 69 باید می بود .

  9. پرواز
    24 ژانویه 2008 در 20:16

    سلام بر دوست و همکار گرامی. مطلب خوبی بود. یادش بخیر

    ———————-
    آرسین : سلام به پرواز عزیز خیلی خوش اومدی دوست من , منور کردی وبلاگ این حقیر رو 🙂

    دوست و همکار گرامی ؟

  10. 25 ژانویه 2008 در 09:16

    شنبه ها بود!!!
    ———————-

    آرسین : سلام دوست عزیزعجب حافظه ای دارید ! 🙂 به خاطر همینه که با این اطمینان گفتید شنبه ها ! نه ؟

  11. علیرضا
    26 ژانویه 2008 در 11:30

    سلام .

    از امروز منم خواننده مطالب شما شدم.

    موفق باشید.

    ——————————–
    آرسین : سلام رضا جان ، خیلی خوش اومدی و ممنون از لطفتون پایدار باشی دوست عزیز

  12. علیرضا
    26 ژانویه 2008 در 11:41

    چرا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! وبه چه علت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    ————————————————–

    آرسین : رضا جان چرا اینقدر ناراحتی و عصبانی 😦

  13. علیرضا
    29 ژانویه 2008 در 12:34

    شدیدا مخلصیم

    ———————–

    آرسین : ما کوچکتیم رفیق

  14. علیرضا
    29 ژانویه 2008 در 12:42

    فایل قابل دریافت نیست.به امید دیدار

    —————————————

    آرسین : ممنون از تذکرتون شرمنده به زودی در فضایی دیگر که دوست عزیزم گذر زمان زحمتشو کشیده براتون آپلود می کنم .

  15. 30 ژانویه 2008 در 23:27

    نمي دونم چرا امروز هر جا كه سر زدم ياد خاطره هاي بچگيم افتادم………نكنه امروز روز كودك بزرگترهاست؟!!!

    ———————————————

    آرسین : تسنیم جان خیلی خوش اومدی به نظرم روز جهانی کودکی بزرگتر ها روانتر باشه

  16. 20 فوریه 2008 در 21:32

    http://www.arash65red.blogfa.com manbaaee sherhayee asheghanee va axe asheghanmee

  17. 20 فوریه 2008 در 21:35
  18. 13 مارس 2008 در 02:38

    سلام
    خوبی؟
    وبلاگ خوبی داری.دمت گرم منو بردی به همون سالها. حدود ساعت 10 شب شنبه ها، اوشین می گذاشت کانال 1
    اگه درست گفته باشم. فکر کنم متولد 58 یا 59 یا 60 ویا 61 باشی که اینقدر خوب درباره ی سریال سالهای دور از خانه می دونی.
    سریال جذابی بود. یادمه هر وقت میزاشت تو خیابونا مورچه پر نمیزد. ملت می نشستن پای تلویزیون تا اوشین ببینن.آخی یادش بخیر.
    بهرحال مرسی که منو بردی به اونروزا.
    پیش منم بیا.منتظرتم.
    موفق و شاد باشی همیشه
    یا حق

    ——————

    آرسین : سلام باران عزیز
    خیلی خوش اومدی و ممنون از اینکه وقت گذاشتی
    چشم , حتما

  19. 2xx
    16 آوریل 2008 در 20:02

    بابا خیلی قشنگ بود دمت گرم

    ——–
    آرسین : ممنون

  20. 2 جون 2008 در 20:56

    خيلي ممنون ..

  21. علی ط
    23 ژانویه 2009 در 16:17

    دمت گرم وقتی این وبلاگ رو خوندم دقیقا دو روز قبلش در مورد اوشین صحبت میکردیم.خیلی باحال بود رفتم به اون سالها با تلوزیون سیاه و سفید مرسی علی ط متولد59 اراک

  22. ارش
    26 آوریل 2009 در 01:03

    با درود بر شما و سپاس
    سالهای دور از خانه همان سالهای دور مه الود من است و من اون سریال را ما ورای خودم میدونم اون بیشک در دنیای بعد از مرگم دوباره اتفاق میفته و من در اون سرزمین زندگی خواهم کرد.
    فقط خواهشم اینه که میشه موزیک متن این سریال را پیدا کنید تا من حریصانه اونو دانلود کنم؟

  23. a
    1 ژوئیه 2009 در 13:16

    چندتا تهرونی اومده بودن اصفهون گردش، توی میدون نقش جهان درشکه سوار میشن تا کمی تاب بخورن، اسب درشکه زبون بسته بهش فشار میآدو وسط راه یه صدائی ازش در میرد، تهرونیها هم برا اینکه درشکه چی رو مسخره کنن بلند بلند بهم دیگه میگن به به، بجه ها درشکه های اصفهان هم رادیو داره، پیرمرد درشکه چی خیلی خونسرد سرشو برمیگردونه و میگه: آره آمو (عمو ) ولی فقط موجی تهرونو میگیرد

  24. 23 فوریه 2010 در 21:33

    بابا خودتی

  25. 23 فوریه 2010 در 21:35

    این عکس من

  26. 23 فوریه 2010 در 21:37

    لطف کن زیبا پسند ادرس خونه اوشین را

  1. No trackbacks yet.

برای مرصاد پاسخی بگذارید لغو پاسخ